به نقل از «جماران»

احمد خاتمی: تغییر حکمرانی یعنی چه؟ برخی از بیان آن دنبال چه چیزی هستند؟ / طی 44 سال گذشته، شاید روزهایی به سختی این «100 روز اغتشاش» نداشتیم؛ اصلاح طلب و اصولگرا برای آنان فرقی نداشت و مسئله آن‌ها عبور از نظام بود

تاریخ انتشار: ۱ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۷۲۵۴۴

به گزارش جماران؛ به نقل از رسا، عضو فقهای شورای نگهبان با انتقاد از بیان تغییر حکمرانی در کشور، گفت: در قانون اساسی ۴ اصل قابل تغییر نیست؛ اسلامیت نظام، جمهوریت نظام، ولایت فقیه، مذهب رسمی کشور؛ تغییر حکمرانی یعنی چه و برخی از بیان آن دنبال چه چیزی هستند؟

حجت‌الاسلام سید احمد خاتمی، در نشست مجمع علما و روحانیون استان سمنان در سالن اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سمنان با اشاره به اهمیت «جهاد تبیین» و آسیب هایی که پیش روی این امر در عملی سازی آن است، گفت: چندین آسیب پیش روی امر جهاد تبیین است که اگر این آسیب ها را جدی نگیریم در امر جهاد تبیین موفق نخواهیم شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عضو فقهای شورای نگهبان گفت: آسیب اول پیش روی جهاد تبیین این است چیزی که برای خودمان جا نیفتاده دنبال دفاع آن نباشیم. مسئله جهاد تبیین باید برای خودمان جا بیفتد تا بتوانیم از آن دفاع کنیم«إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ کُلُّ أُولٰئِکَ کانَ عَنهُ مَسئولًا»؛ اگر چیزی را عمیقاً متوجه نشویم لقلقه زبان حرف می‌زنیم و لقلقه زبان حرف زدن بر دل و جان نمی‌نشیند.

وی با اشاره به اینکه دفاع بد از دیگر آسیب های پیش روی جهاد تبیین است، افزود: دو مدل تخریب وجود دارد، یکی تخریب رو در رو و دیگری دفاع بد؛ دفاع بد یعنی ندانیم چگونه دفاع کنیم. بد دفاع کردن و عالمانه سخن نگفتن از آسیب های امر جهاد تبیین است. برخی می‌گویند منبر مشتری ندارد، اما بنده می‌گویم منبر مشتری دارد، منبر نیم ساعت و یک ساعت نیاز نیست، منبر باید پخته باشد، به وقت مردم باید احترام گذاشت؛ منبر باید کوتاه، گویا و مختصر و صریح‌ باشد و اگر مطالعه نکردید بگویید جلسه بعد. رهبر معظم انقلاب درباره خطبه های نمازجمعه تأکید داشتند که از ۲۰ دقیقه فراتر نرود، اما اگر نکته‌ای در خطبه باقی ماند به زمان دیگری موکول کنیم.

عضو هیئت رئیسه مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه آسیب بعدی این که ندانیم کجای کار هستیم، گفت: در طول ۴۴ سال شاید روزهایی به سختی این ۱۰۰ روز اغتشاش نداشتیم؛ خیلی شیطنت کردند؛ پلیس کشی و بسیجی کشی و قرآن سوزاندن و در واقع رذل تر از اینکه اغتشاشگران عمل کردند نداشتیم؛ اینها در اغتشاشات از جناح ها و حزب ها عبور کردند و اصلاح طلب و اصولگرا برای آنان فرقی نداشت و مسئله آن‌ها عبور از نظام بود.

وی افزود: دشمنان نظام به خیال خام و باطل خود به نوچه های بی سواد خود گفته بودند یک هفته اگر در خیابان باشید کار نظام تمام است؛ ۲۰۰ راه براندازی برنامه ریزی کرده بودند، اما همگی آنها شکست خورد و در قصه اغتشاشات آنچه مسئله است، مسئله جنگ است.

 خاتمی با بیان اینکه آسیب بعدی در امر جهاد تبیین شخصیت محوری به جای دنبال حقیقت محوری بودن است، گفت: اگر به جای آنکه دنبال حقیقت باشیم دنبال شخصیت گرایی باشیم این اشتباه است، باید در واقع حق را بشناسیم تا افراد اهل حق را بشناسییم. آدم هایی با سابقه بسیار درخشان مثل عبدالله بن عمر که روی پا ایستاد تا سن خود را زیاد نشان دهد تا بتواند به جبهه برود اما بعد از پیامبر(ص) حضرت علی (ع) را نشناخت و یا محمد بن مسلمه از قهرمانان جنگ پیامبر(ص) بود و بعد از پیامبر(ص) پای او لغزید؛ برخی در انقلاب هم ریزش کردند در نماز جمعه می گفتند بگویید مرگ بر آمریکا اما بعد از آن گفتند نگویید مرگ بر آمریکا منافع ما به خطر می افتد، باید حق محور باشیم و هر شخصیتی که با حق مسیرش را ادامه داد روی چشم ما قرار دارد اما هر کسی تا یک مرحله آمد با او کاری نداریم.

وی افزود: آسیب بعدی مطلق کردن افراد است؛ ما خوب و بد مطلق نداریم و غیر از معصومین(ع) کسی مطلق نیست و مطلق کردن افراد و بی عیب دیدن آنان آسیب است.

عضو شورای عالی حوزه های علمیه کشور با بیان اینکه آسیب بعدی این است که جو زدگی ممنوع، گفت: آسیب دیگر بی معیار بودن، بی معیار گفتن و بی معیار سنجیدن است. نکته دیگری که وجود دارد به صراحت می گویم این است که مردم از من عمامه به سر کاخ و ماشین شیک نمی پسندند و انتقاد می کنند؛ پیشینیان ما ساده زیستی را باب کردند و به مردم نشان دادند؛ مردم فهم و شعور خوبی دارند و نمی گویند عالم بدون خانه باشد، اما کاخ نمی پسندند. عالمان دینی در شهر و دیار تجلیل می شوند و مردم برای علما شأن و منزلت قائل هستند.

وی با بیان اینکه آسیب هشتم این است که باید بتوانیم از ادبیات خودی استفاده کنیم نه از ادبیات دیگران، گفت: برخی واژه ها برای ما نیست و الفاظ بی معیار است؛ «تغییر حکمرانی» که این روزها خیلی روی آن مانور می دهند چه چیزی را می خواهند تغییر دهند؟؛ در قانون اساسی 4 اصل قابل تغییر نیست؛ «اسلامیت نظام»، «جمهوریت نظام»، «ولایت فقیه»، «مذهب رسمی کشور»؛ تغییر حکمرانی یعنی چه؟ و دنبال چه هستند؟ برخی مردم، مردم می‌کنند و در واقع هدفشان اغتشاشگران است. دشمنان مردم در صحنه های انقلاب را نمی‌بینند و منظور از زن زندگی آزادی آنان، عریانی و مبارزه با حجاب است وگرنه آزادی واقعی و حفظ کرامت شخصیت زن در ایران است.

 خاتمی با بیان اینکه آسیب بعدی این که محافظه کاری سم جهاد تبیین است، گفت: محافظه کاری یعنی یک جوری حرف بزنیم که کسی بدش نیاید؛ باید حقایق را بگویید حالا ۲ نفر انتقاد کردند، جواب بدهید و منطقی قانع کنید. یکی از علل پیروزی انقلاب محافظه کاری نکردن بود؛ محافظه کاری نابجا سم جهاد تبیین است و قرار نیست همه آفرین و باریک الله بگویند.

وی خطاب به روحانیون با بیان اینکه از تریبونی که در ماه رمضان در اختیار شماست برای تبیین دستاوردهای نظام بهره بگیرد، گفت: در اغتشاشات اخیر دنیا فهمید که ستون خیمه انقلاب یعنی ولایت هدف دشمن است و برای شعار نویسی علیه نظام و ولایت پول می گرفتند و اینکه چرا سایر مسئولان را هدف نمی گیرند به این جهت بود که هدف آنان از هدف گیری ستون انقلاب ریختن این خیمه است.

امام جمعه موقت تهران با تأکید بر تبلیغ چهره به چهره گفت: با جوانان بنشیند تا سفره دلش را باز کند و سؤالات و شبهات او را پاسخ دهید؛ شبهه مثل بادکنک است اگر سوزن بزنید بادش خالی می شود، اما اگر بادش خالی نشد می رود ممکن است دارای آسیب باشد. جوان فطرت حق جو دارد و اگر حق را به او نشان دادید سمت حق می رود.

وی با بیان اینکه آسیب بعدی در امر جهاد تبیین ترس است، گفت: ترس قبل از انقلاب هم آفت بود و الان هم آفت است، حق را بگویید و هراس نداشته باشید. آسیب بعدی اکتفا به یکبار گفتن است؛ تربیت با یک بار اتفاق نمی افتد چه بُعد منفی چه بُعد مثبت؛ به اشکال مختلف راهبرد داشته باشید و هر روز یک حرف را تکرار نکنید و یک سخن را به ادبیات و اشکال مختلف بیان کنید.

 خاتمی در پایان با اشاره به اهمیت طلبگی گفت: در آستانه ۵۰ سال شدن طلبگی خود هستم و به این موضوع افتخار می‌کنم و مثل روز اول به لباس دین، طلبگی و عالمان دینی علاقمندم و تا آخرین نفس دست از تبلیغ دین الهی بر نمی‌دارم.

منبع: جماران

کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه احمد خاتمی زلزله ترکیه و سوریه آسیب بعدی جهاد تبیین امر جهاد تبیین تغییر حکمرانی محافظه کاری بی معیار آسیب ها پیش روی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۷۲۵۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بی سوادی سیستمی، بحران حکمرانی کشور

نعمت الله فاضلی بی سوادی سیستمی یعنی نظام حکمرانی که شرط استخدام و نصب مدیرانش هر چیزی هست جز توانایی نوشتن عالی به زبان فارسی. چرا مبتلا به بی سوادی سیستمی شدیم؟ عوامل گوناگون دارد. سیطره فرهنگ شفاهی، سیطره فرهنگ منبری و تبلیغ، سیطره ارزش های ایدیولوژیک در انتصاب ها، بحران کیفیت نظام آموزشی و دانشگاهی، و عوامل دیگر. محکی در پایان صحبت مان گفت ما صد مساله در نظام حکمرانی را شناسایی کرده ایم اما به بی سوادی سیستمی تاکنون پرداخته نشده.

به گزارش خبرآنلاین، دوستم دکتر علی اصغر محکی تماس گرفتند و گفتند جمعی از دانشگاهیان می خواهند برای بهبود سیستم حاکمیتی و حکمرانی کاری کنند. شاخه ای از این گروه، در زمینه فرهنگ و ارتباطات است. پرسیدند نظرم درباره مبرم ترین مساله ی نظام حکمرانی چیست؟

گفتم "بی سوادی سیستمی" که در کنار فساد سیستمی، موجب ناکارآمدی حکمرانی شده است. بی سوادی سیستمی مفهمومی است که ندیده ام جایی بحث شده باشد و برای تان توضیح می دهم.

از ساده ترین عوارض و جلوه های عینی شروع می کنم. سال هاست که رسانه ها و شبکه های اجتماعی انباشته از ناتوانی ها و خطاهای نوشتاری و گفتاری مدیران، نمایندگان مجلس، وزرا و حکمرانان است. این خطاها هم شامل سواد آماری و ریاضی است هم ناتوانی در روخوانی متن ها.

گاه این ناتوانی ها و خطاها در نوشتن و خواندن چنان فاحش اند که موجب مضحکه عام می شوند و پاره ای از سرگرمی های مردم اند. مردم به درستی آنها را بی سوادی حکمرانان می دانند؛ چه، "سواد پایه" همین توانایی خواندن و نوشتن درست است. امروزه ده ها گونه سواد داریم: سواد رسانه ای، سواد هنری، سواد اقتصادی، سواد فرهنگی و ... اما مادر همه آنها سواد پایه است.

حکمرانی کنونی ما با بحران بی سوادی درگیر است. این بی سوادی گسترده تر از آن است که در گفتار و کردار برخی مدیران و حاکمان بروز و ظهور دارد. با چیزی بیش از بی سوادی فردی روبروییم.

اما این بی سوادی چیست و از کجا سرچشمه می گیرد؟

بی سوادی سیستمی به معنای ناتوانی نظام اداری و مدیریتی در توسعه ارتباطات مکتوب و نوشتاری در عملکرد و فرهنگ سازمانی است. نظام اداری و سازمانی و حکمرانی مدرن، یعنی بروکراسی، بر خوانایی و نویسایی استوار است.

قابلیت های خواندن و نوشتن فعال و موثر، ستون فقرات و بنیاد بروکراسی است. از اینرو کارکنان و مدیران بایسته است دارای حداکثر قابلیت خوانایی و نویسایی به زبان رسمی و حاکم باشند.‌کلیه امور اداری مبتنی بر قوانین و مقرارت مکتوب رسمی است. حتی گردش کار سازمانی نیز مکتوب است.

شرط بنیادی کارآیی اداری تسلط به خواندن و نوشتن زبان رسمی در سطح عالی است. به ویژه برای مدیران. لازمه این کار تمرین مستمر آنان در نوشتن و خواندن است.

ماساکو واتانابه در کتاب "نوشتن به مثابه زیستن" حاصل سال ها پژوهش میدانی اش درباره وضعیت نگارش در ژاپن، آمریکا و فرانسه را ارایه می کند. واتانابه می نویسد در فرانسه " از قبولی در امتحانات پایانی دوره متوسطه گرفته تا ورود به تحصیلات عالی و همچنین خروج از آن، امتحان استخدامی و مهم تر از آن امتحان استخدامی عالی رتبه دولت، که بیشترین ابهت اجتماعی را در فرانسه دارد، همه و همه به میزان مهارت در دیسرتاسیون* بستگی دارد. بنابر این، اغراق نیست اگر بگوییم که مسیر زندگی افراد بر اساس میزان توانایی آن ها در نوشتن مطالب به این سبک تعیین می شود" (ص ۳۲۱).

بله، توانایی نوشتن دیسرتاسیون معیار شایستگی تمام مقامات دولتی است. چون مدیریت و حکمرانی بدون توانایی عالی در نوشتن فاجعه بار می آورد. خودتان بگویید چقدر حکمرانان و مدیران ما این سطح نوشتن را می دانند؟!

بی سوادی سیستمی یعنی نظام حکمرانی که شرط استخدام و نصب مدیرانش هر چیزی هست جز توانایی نوشتن عالی به زبان فارسی. چرا مبتلا به بی سوادی سیستمی شدیم؟ عوامل گوناگون دارد. سیطره فرهنگ شفاهی، سیطره فرهنگ منبری و تبلیغ، سیطره ارزش های ایدیولوژیک در انتصاب ها، بحران کیفیت نظام آموزشی و دانشگاهی، و عوامل دیگر. محکی در پایان صحبت مان گفت ما صد مساله در نظام حکمرانی را شناسایی کرده ایم اما به بی سوادی سیستمی تاکنون پرداخته نشده.

گفتم کتاب "الفبای زندگی؛ نوشتن و خواندن به مثابه زیستن" را نوشته ام و به زودی منتشر می شود. این کتاب شرح همین بحران است.

*پایان نامه، رساله، تز

کانال عصر ایران در تلگرام